شمه ای از زندگی شهیدان

۴۴ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

پست ثابت

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً
وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً
حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً
وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

امید شهدا

🍂امید شهدا 🍂
🍂 🍂 🍂 🍂
  بد وضعی داشتیم . از همه جا آتش می آمد روی سرمان نمی فهمیدیم تیرو ترکش از کجا می آید.فقط  یک دفعه می دیدم نفر بغل دستیمان افتاد  روی زمین . قرارمان این بود که توی درگیری بی سیم ها روشن باشد، اما ارتباط  نداشته باشیم. خیلی از بچه ها شهید شده بودند. زخمی هم زیاد بود.توی همان گیرودار، چند تا اسیر هم گرفته بودیم. به یکی از بچه ها گفتم « ما مواظب خودمون نمی تونیم باشیم، چه برسه به اون بدبختا. بو یه بالیی سرشون بار.» همان موقع صدا از بی سیم آمد « این چه حرفی بود تو زدی؟ زود اسیرهاتون رو بفرستید عقب » صدای آقا مهدی بود. روی  شبکه صدایمان راشنیده بود. خودش پشت سرمان بود؛ صد و پنجاه متر عقب تر.

🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

شجاع شهید مهدی باکری

🌼 شجاعت شهدا 🌼

🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼

چند روز مانده بود تا عملیات بدر. جایی که بودیم از همه جلوتر بود. هیچ کس جلوتر از ما نبود، جز عراقی ها . توی سنگر کمین ، پشت پدافند تک لول، نشسته بودم و دیده بانی می کردم. دیدم یک قایق به طرفم می آید. نشانه گرفتم و خواستم بزنم. جلوتر آمد ، دیدم آقا مهدی است. نمی دانم چه شد ، زدم زیر گریه . از قایق که پیاده شد، دیدم . هیچ چیزی هم راهش نیست، نه اسلحه ای ، نه غذایی . نه قمقمه ای ؛ فقط یک دوربین داشت و یک خودکار. از شناسایی می آمد. پرسیدم « چند روز جلو بودی؟» گفت « گمونم چهار – پنج روز.»

🌼 🌼 🌼 🌼 🌼

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

شهیده سهام خیام

🌻(شهیده سهام خیام دختری از هویزه) 🌻
 
🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻

🌻   بهش می گفتن: «آخه تو که پسر نیستی،چه جوری می خوای بجنگی !؟ »

🌻 می گفت:دفاع از وطن که زن و مرد و پیر و جوان نداره . هرکس باید هرکاری

🌻 که از دستش برمیاد ، بکنه. با اینکه سنش خیلی کم بود اصلا از جنگ و جبهه

🌻 نمی ترسید.به کسایی هم که می ترسیدن می گفت: « وقتی دشمن اومده

🌻 تو شهرتون ، چرا نشستید و هیچ کاری نمی کنید !؟  همه باید مبارزه کنن

  🌻 🌻 🌻 🌻 🌻 🌻

              

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

اسلام در خطر است

🎋 اسلام در خطر است 🎋

🎋 🎋 🎋 🎋 🎋
ترکشی به سینه اش نشسته بود . برده بودنش برای اخرین

عمل جراحی.


قبل از عمل بلند شد که برود بهش گفتن : بمان! بعد از عمل

مرخصت می کنن ،اینجوری خطرناکه.


گفت: وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمی خوام...

🎋 🎋 🎋 🎋 🎋
 

خاطره ای از زندگی خلبان شهید احمد کشوری

🎋 🎋 🎋


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

زیارت عاشورای شهدا

🌸زیارت دوم را هم بخوان 🌸
 

🌸 گفتم دقت کنید، مثل این که امروز قراره خبری بشه. یکی از بچه ها به شوخی گفت: «الله اکبر، لشکر ما هم می خواهد شهید بده، التماس دعا، 🌸 🌸 شفاعت یادت نره و ...» 🌸

🌸 وسط میدان مین بودیم. گفتم بچه ها مواظب باشید. ناگهان یکی از بچه ها فریاد زد: «شهید!» از فریاد او، همه ترسیدیم. بعد از بیرون آوردن پیکر، 🌸 🌸 شهید هیچ مدرکی نداشت و یک پایش هم نبود. گفتم: «بچه ها نذری بکنیم، هر کجا پلاک پیدا شد، یک زیارت عاشورا بخوانیم.» 🌸

🌸 یکی از بچه ها گفت: «یکی هم برای پایش» یکی دیگر از بچه ها هم به شوخی گفت: «شانس آوردیم فقط یک پا و یک پلاکش نیست، و گرنه دو 🌸 سه روز باید این اتراق می کردیم.» چند دقیق بعد، پاو پوتین که از مچ قطع شده بود ،پیدا شد. زیارت را خواندیم. غروب برگشتیم مقر، اما پلاک پیدا نشد. 🌸 همان کسی که شوخی می کرد، آمد و گفت: «زیارت عاشورای دوم را بخوان! هویت شهید روی زبونه پوتین نوشته شده.» 🌸
 

🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

رمز عملیات

☘️سه ساله و سه شهید ☘️

☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️

آن روز با رمز «یا حضرت رقیه (سلام الله علیها)» به راه افتادیم. خیلی عجیب بود، ماشین، کنار یک خرابه خاموش شد. به آقا جعفر گفتم: «رمز یا رقیه است و این هم خرابه، حتما شهید پیدا می کنیم»

کنار جاده دو شهید پیدا شد و من هم روضه خرابه شام خواندم. گفتم یک شهید دیگر هست، باید پیدا شود. خیلی گشتم، اثری نبود. خبر رسید که دو پیکر دیگر نیز پیدا شد. به راه افتادیم. وقتی پیکرها را دیدیم، یکی از آنها جسد یک عراقی بود. به آقا جعفر گفتم: «رمز، دختر سه ساله، محل کشف، کنار خرابه، تعداد شهید، سه تا به تعداد سن حضرت رقیه.»


☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️ ☘️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

شهدای کاشان

🌼 شهید ابولفضل.... 🌼

🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼 🌼

🌼 روز ولادت آقا امام رضا (صلوات الله علیه) بود و رمز ما یا ابوالفضل (علیه السلام). محل کارمان هم طلائیه بود. اولین شهید 🌼 کشف شد. شهید «ابوالفضل خدایار»، گردان امام محمدباقر (صلوات الله علیه)، گروهان حبیب و از بچه های کاشان. گفتیم 🌼 اگر شهید بعدی هم اسمش ابوالفضل بود، این جا گوشه ای از حرم آقا ابوالفضل (علیه السلام) است. رفتم پشت بیل و 🌼 🌼 زمین را کندم که بچه ها پریدند داخل چاله. خیلی عجیب بود. یک دست شهید از مچ قطع شده که داخلی مشتش، جیره 🌼 های شب عملیات (پسته و ...) مانده بود. آب زلالی هم از حفره خاکریز بیرون می ریخت. گفتیم آب از قمقمه ای است که 🌼 کنار پیکر شهید است؛ اما قمقمه خشک خشک بود. با پیدا شدن پیکر، آب قطع شد. وقتی پلاک شهید را استعلام کردیم، 🌼 دیگر دنبال آب نبودیم، جواب را گرفتیم. شهید «ابوالفضل ابوالفضلی» گردان امام محمدباقر      🌼 (صلوات الله علیه)، گروهان حبیب که او هم بچه کاشان بود.

🌼 🌼 🌼 🌼 🌼

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

دستخط شهید

🍁 دستخط پسرمه 🍁

🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁

پیکر یکی از شهدا به نام «احمدزاده» را که براساس شواهد دوستانش پیدا کرده بودیم، هیچ پلاک و مدرکی نداشت، تحویل خانواده اش دادیم. مادر او با دیدن چند تکه استخوان، مات و مبهوت، فقط می گفت: «این بچه من نیست!» حق هم داشت. او در همان لحظات، تکه پاره های لباس شهید را می جست که ناگهان چیزی توجه اش را جلب کرد. دستانش را میان استخوان ها برد و خودکار رنگ و رو رفته ای را در آورد. با گوشه چادر، بدنه خودکار را پاک کرد. سریع مغزی خودکار را درآورد و تکه کاغذی را که داخل بدنه آن لوله شده بود، خارج ساخت.

اشک در چشمانش حلقه زد. همه متعجب شده بودند که چه شده، دیدیم بر روی کاغذ لوله شده نوشته شده: «احمدزاده». مادر آن را بوسید و گفت: «این دست خط پسرم، این پیکر پسرمه، خودشه.»

🍁 🍁 🍁 🍁

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی

شهید سقا

🌾 🌾 آبی گوارا 🌾 🌾

🌾 🌾 🌾 🌾 🌾 🌾
 

در فکه کنار یکی از ارتفاعات، تعدادی شهید پیدا شدند که یکی از آنها حالت جالبی داشت. او در حالی روی زمین افتاده بود که دو دبه پلاستیکی 20 لیتری آب در دستان استخوانی اش بود. یکی از دبه ها ترکش خورده و سوراخ شده بود. ولی دبه دیگر، سالم و پر از آب بود. درِ دبّه را که باز کردیم، با وجود این که حدود 12 سال از شهادت این بسیجی سقا می گذشت، آب آن بسیار گوارا و خنک مانده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حلما بیاتی